" من به تو چشم دوختم 3 >> " پارت ۱
ات ویو :
با خوشحالی و ذوق وارد کلاس شدم..
دلم برا وونگ تنگ شده.. ( وونگ دوس پسر ات )
رفتم سمت میزش
ات : انیونگگ وونگاا * لبخند *
وونگ : هومم
بعد دوباره شروع کرد حرف زدن با جینا ( خواهر ناتنی ات )
یکمی ناراحت شدم..یه مدته خیلی سرده باهام
رفتم رو میزم نشستم و هندزفریمو در اوردم و آهنگ گوش دادم تا معلم اومد..
معلم : سلام..بچه ها لباس ورزشتونو بپوشید و برید سالن ورزش زود..
بعد از بیست مین همه لباس ورزشی پوشیدن و رفتن سالن..
امروز زنگ اول ورزش پاشتیم و من بشدت عاشق ورزشم..
داشتیم همینجور والیبال بازی میکردیم..
و من همه تلاشمو میکردم تا تیمم ببره..
یهو توپ به جینا خورد و افتاد زمین !
همه جمع شدن سمتش منم سریع دویدم و رفتم جلو پاش نشستم..
ات : جینا..جینا خوبی؟ ببخشید نمیدونستم * نگران *
جینا : اشکالی نداره.. چیزی نیست
وونگ : ات حواست کدوم گوری بود؟بلد نیستی بازی نکن احمق الان اگه آسیب دیده بود چکار میکردی؟ * عربده *
ات : ببخشید..من متاسفم..
وونگ : تأسفت به درد نمیخوره ، فقط گمشوو * عربده *
ات : ببخشید من واقعا معذرت میخوام..
ادامه دارد..
.
با خوشحالی و ذوق وارد کلاس شدم..
دلم برا وونگ تنگ شده.. ( وونگ دوس پسر ات )
رفتم سمت میزش
ات : انیونگگ وونگاا * لبخند *
وونگ : هومم
بعد دوباره شروع کرد حرف زدن با جینا ( خواهر ناتنی ات )
یکمی ناراحت شدم..یه مدته خیلی سرده باهام
رفتم رو میزم نشستم و هندزفریمو در اوردم و آهنگ گوش دادم تا معلم اومد..
معلم : سلام..بچه ها لباس ورزشتونو بپوشید و برید سالن ورزش زود..
بعد از بیست مین همه لباس ورزشی پوشیدن و رفتن سالن..
امروز زنگ اول ورزش پاشتیم و من بشدت عاشق ورزشم..
داشتیم همینجور والیبال بازی میکردیم..
و من همه تلاشمو میکردم تا تیمم ببره..
یهو توپ به جینا خورد و افتاد زمین !
همه جمع شدن سمتش منم سریع دویدم و رفتم جلو پاش نشستم..
ات : جینا..جینا خوبی؟ ببخشید نمیدونستم * نگران *
جینا : اشکالی نداره.. چیزی نیست
وونگ : ات حواست کدوم گوری بود؟بلد نیستی بازی نکن احمق الان اگه آسیب دیده بود چکار میکردی؟ * عربده *
ات : ببخشید..من متاسفم..
وونگ : تأسفت به درد نمیخوره ، فقط گمشوو * عربده *
ات : ببخشید من واقعا معذرت میخوام..
ادامه دارد..
.
۷.۳k
۱۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.